چالش های زیست محیطی

ژاپن جنگ زده تا ابرقدرت اقتصادی

شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۵۵ ب.ظ

حرکت از فقر به سمت رفاه، از بیسوادی به سوی تخصص و مهارت و از وابستگی فنی به سمت استقلال و پیشتازی در علوم، آرمان بسیاری از کشورهاست.

تجربه ژاپن در توسعه، گواه خوبی است. ژاپنی‌ها در برابر نفوذ فرهنگ و سلطه اجنبی، بسیار آگاهانه، کاملاً فعال و در راستای حفظ برتری ژاپن، عکس العمل نشان داده‌اند. غرور ملی ژاپنی‌ها، مطمئناً مهمترین عامل توسعه ژاپن است، که بدون آن هیچ یک از موفقیت‌‌های ژاپن قابل کسب نبود. فرهنگ کار و توسعه، ساختار مدیریتی کارآمد و سیاست‌ها و برنامه‌های دولت، همه در جهت حفظ اقتدار ژاپن بوده است. اعتقاد و غرور ملی ژاپنی‌ها منجر به خلق مزیتهای مطلق رقابتی برای ژاپن شده است. علاوه بر آن به تصمیم‌گیری مدیران ، ضمن تقویت انگیزه حرکت، روند رفع موانع و مقابله با بحران‌ها را تسهیل کرده است.

در آگوست ۱۹۴۵، پس از یک سری بمباران سراسری، بالاخره بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی، ژاپن را به تسلیم واداشت. پس از این شکست، ژاپن با بیش از ۱۳ میلیون نفر بیکار مواجه بود. کمبود مواد غذایی به شدت وجود داشت. تورم به حدی بود که حقوق افراد، مکفی برای مخارج جاری هم نبود، افراد برای سیر کردن شکم خود، اقدام به فروش دارایی‌های خود کرده بودند. برای کالاهای ضروری بازار سیاه درست شده بود. قیمت‌ها ۳۰ تا ۶۰ برابر قیمت رسمی دولت بود. در مورد برنج این رقم به ۱۵۰ برابر نیز می‌رسید. ژاپن اشغال شده بود و مردم ژاپن مسئول بازسازی اقتصاد خود و علاوه بر آن مسئول پرداخت خسارت به متفقین بودند. جنگ برای ژاپن، به جز ۸ میلیون کشته و زخمی به بهای ویرانی ۲۵% از دارایی‌های غیر نظامی و نابودی ۵/۴۱ درصد از ثروت ملی تمام شد.

مجمع الجزایر ژاپن، با داشتن 3 درصد از سطح کره زمین (که تنها 17درصد آن مناسب کشاورزی است) و ۳/۲ درصد از جمعیت جهانی ، توانسته است با بهره‌گیری از بهره‌وری مطلوب نیروی انسانی مولد خود، بیش از ۲۴ درصد از تولید جهانی را به خود اختصاص دهد . در شاخص‌هایی چون تولید سرانه، نسبت جمعیت مولد، پزشک و تخت بیمارستان، تحقیق و توسعه و نفوذ در بازارهای جهانی، رتبه اول یا دوم جهان را در کنار آلمان یا آمریکا، در دست دارد . به رغم شهرنشینی بسیار متراکم، از جرم و جنایت نسبتاً به دور مانده است. نسبت سرقت ژاپن در مقایسه با آمریکا، چیزی کمتر از 7 درصد است! پیشرفت اقتصادی ژاپن چنان چشم‌گیر بوده است که در مقطعی آمریکا را به انتقاد از سخت کوشی، کم مصرفی و حجم کلان پس‌انداز ژاپنی‌ها واداشت!

آنچه تصویر ویران ژاپن سال ۱۹۴۵ را به ژاپن ابرقدرت اقتصادی امروز مبدل کرده است، فرآیندی است که عده‌ای آن را معجزه اقتصادی نامیده‌اند. لیکن این معجزه، واقعیتی آموزنده برای کشورهایی است که هنوز خود را در کاغذ بازی‌های نسخه‌های پرزرق و برق توسعه‌ی غرب، غرق کرده‌اند.

ادامه مطلب را از دست ندهید بسیار جالب توجه است.

*- حقیقت این است که شکل‌گیری تدریجی فرهنگ کار و توسعه، به مدیران و سیاستگذاران ژاپنی کمک کرد تا ضمن مدیریت صحیح منابع انسانی، منابع مادی و منابع مالی، بتوانند تصمیم‌گیری درستی در مواجهه با بحران‌ها و استفاده از فرصت‌ها داشته باشند همزمان ساختار و چارچوب نهادی لازم برای توسعه را، اندک اندک به وجود آورند.

"فرهنگ هم می‌تواند عامل توسعه باشد و هم مانع توسعه" . به همین دلیل است که "تا محیط فرهنگی و اندیشه عمیق لازم جهت توسعه اقتصادی، به هر شیوه و هر سیستم، هم در میان نیروهای مولد و هم رهبران اقتصادی ـ سیاسی یک جامعه حاکم نباشد، برنامه‌های کاغذی مدرنیزاسیون و .... نتیجه‌ای به بار نخواهد داد. نمونه کاملاً عینی این مدعا را در غالب کشورهای صادر کنندهٔ مواد خام، نظیر نفت، می‌توان مشاهده کرد. "غالب این کشورها تمام اندیشه اقتصادی خویش را مصروف چگونگی صدور (تخلیه) سرمایه‌های میهنی و مردمی خود به بازارهای جهانی کرده و حتی به رقابت با یکدیگر بر سر عرضه منابع خدادادی خود برخواسته‌اند، دست از تلاش برای انقلاب فرهنگ و اندیشه اقتصادی متکی به تولید کشیده و هیچ نیازی به آن نمی‌بینند، بدون آینده نگری و کاملاً ناآگاهانه با عنوان کردن سیاستهای به اصطلاح رفاه نمایشی و کاذب، چشم و گوش بسته با اتکاء به تئوری‌های اقتصاد استعماری، الگوی مصرف داخلی را به عوض تطبیق با امکانات تولیدی داخلی، براساس تولیدات شرق و غرب تنظیم کرده‌اند و گمان کرده‌اند که این غربی‌ها هستند که به منابع آنها وابسته‌اند". غافل از آنکه "حرص مصرف نمی‌تواند انگیزه توسعه باشد".

امروزه تقریباً همهٔ علمای توسعه بر این باورند که عقاید و ارزش‌های فرهنگی و مذهبی از عوامل مؤثر بر رفتار اقتصادی جوامع و توسعه‌اند. همان گونه که "ترویج خرافات" مانع تفکر علمی اقتصادی است، در مقابل "میزان بالای انگیزه موفقیت" و همچنین "شدت احساس نیاز به قدرت و اکتساب" زمینه فعالیت‌های شدید اقتصادی را مهیا خواهند کرد.

ژاپنی‌ها با آگاهی کامل از این واقعیت که اعتقادات، ارزش‌ها و نوع فرهنگ، تمام ابعاد زندگی جامعه را متأثر می‌کند، در طول تاریخ، علیرغم تهاجم فرهنگی کنفسیوس و بودا و غرب، همواره به حفظ ارزش‌ها و اصول فرهنگ اصیل خود (آئین شینتو) توجه کامل داشته و از میان آموزه‌های مکاتب دیگر، دست به انتخاب زدند و بهترین آموزه‌های هر یک را گلچین کرده‌اند.

مجموعه فرهنگی شکل گرفته در این بین، انگیزه‌های رفتاری و حرکت‌های جمعی مردم را جهت داده است. این ارزشها و اصول، خصوصیات ویژه‌ای برای ژاپنی‌ها ایجاد کرده‌اند. خصوصیاتی چون: الگوی مصرفی ساده، میل به پس انداز بالا، وجدان کاری، جامعه متشکل گروه گرا، تسلیم ناپذیری در مقابل اجنبی و ... که به شدت رفتار اقتصادی افراد را تحت تأثیر قرار داده است. آئین شینتو به عنوان مذهب این ملت، نقشی تعیین کننده، در مسیر توسعه داشته است.

*- الگوی کاری ژاپن برای تأمین سود نیست. ژاپنی‌ها از حرص مصرف نیست که به دنبال کار رفته‌اند. در نظر آنها کار امری مقدس است و فعالیت تولیدی، عبادت خدا محسوب می‌شود. به همین خاطر، حتی سود ناچیز نیز، سرمایه‌دار ژاپنی را از تولید باز نمی‌دارد.
*- الگوی صادرات ژاپن مبتنی بر صادرات کالاهای ساخته شده و با ارزش افزوده بالاست و نه بر صادرات مواد اولیه. درآمد بالای ناشی از این الگو، دوباره برای رشد و توسعه کشور، هزینه می‌شود.
*- الگوی واردات مبتنی بر واردات مواد خام و مواد اولیه مورد نیاز صنایع این کشور است. اولویت در ذهن مدیران "تولید" است و نه سود کوتاه مدت، لذا الگوی اقتصادی حاصل، مبتنی است بر ۴ گزاره است: "واردات مواد خام از خارج" برای "تولید در وطن" به منظور "مصرف کالای ساخت وطن" و "صادرات کالای ساخت ژاپن" برای اعتلای نام ژاپن در دنیا.

*- زمانی که کشورهای شرقی، قربانی تجاوزگری‌ها و استعمار غرب بودند، ژاپن با سیاست انزواطلبی مثال‌زدنی خود، ضمن ایجاد فرصتی برای ابقاء فرهنگ خود، به شکل دهی آرام زیرساختهای توسعه پرداخت. این سیاست فقط به بستن درها به روی خارجیان و یا اخراج همه اتباع خارجی محدود نبود، از منظر اقتصادی، سیاست انزوا، علاوه بر حمایت غیر مستقیم از صنایع دستی ژاپن، عاملی بود که ژاپن را مجبور می‌کرد، کالاهایی را که تا پیش از این وارد می‌کرده است، خود تولید کند. لذا مجبور بودند که تکنیک‌ها و روش‌های نوینی بیاموزند و به فناوری‌های جدیدی دست یابند. به این ترتیب، در کنار تعالیم گزینش شده کنفوسیوس، همچون الگوی مصرفی صرفه جویانه و پس‌انداز بالا، رفتار تولیدی سازنده و حفظ وجدان کاری، به مدیریت ژاپنی آموخت که چگونه می‌تواند به فناوری‌های نوین دست یابد.

*- مؤسسات ژاپنی را اساساً مدیرانی اداره می‌کنند که از حقوق بگیران سابق هستند، به این ترتیب افراد برای کسب صلاحیت به منظور حصول به مقام مدیریت باهم رقابت سازنده دارند و مدیران خود را الگو قرار می‌دهند. این مدیران اغلب از احترام بالای اجتماعی برخوردارند. بیشتر این مدیران تحصیلکرده، فارغ‌التحصیل از دانشگاه توکیو (معتبرترین دانشگاه ژاپن) هستند، لیکن از همه مهمتر، شخصیت والا و کارایی این مدیران است. مدیران ژاپنی با نگرش برتر شمردن انسانها بر کار، همواره آموزش را در اولویت قرار می‌دهند. به تجربه می‌دانند که ارتباط مستقیم با کارکنان و تعیین و اعلام اهداف کاری جزء ضروری مدیریت است. احساس مسئولیت مدیر نسبت به کارکنان، بسیار بیشتر از توجه او به سهامداران و مشتریان است. به همین خاطر است که گفته شده است: "این شرکت‌ها هستند که برای نیروی کار فعالیت می‌کنند!".

*- پس از پایان تحصیلات فارغ‌التحصیلان، براساس پویایی و انگیزه، وابستگی به روح خانوادگی، قدرت تشخیص و سرعت انتقال، خلاقیت و نوآوری به استخدام شرکت‌ها در می‌آیند. این افراد با گذراندن آموزش حرفه‌ای، صفات فردی (تفاهم و میل به تکامل) را پرورش می‌دهند. انگیزه بالای کاری کارکنان باعث شده است، میزان غیبت حقوق بگیران تنها 1.9درصد باشد (این رقم برای سوئد 13.8درصد است.)

*-  اغلب مؤسسات ژاپنی از نظام دستمزد مشابهی استفاده می‌کنند. (به جز در مواقع رکود اقتصادی)و سالیانه ۶ ماه پاداش پرداخت می‌کنند (سالانه ۱۸ ماه حقوق). فرد ۵۵ ساله‌ای که تمام زندگیش را در مؤسسه بوده است ۲۹ ماه حقوق بازنشستگی می‌گیرد، تمامی این عوامل باعث شده است تا مدت کار سالیانه کارکنان ژاپنی ۲۱۴۶ ساعت (در آلمان ۱۷۲۸ ساعت) باشد.

*- در مؤسسات ژاپنی، اشتغال مادام‌العمر است، این امر نه تنها باعث کاهش بهره‌وری نشده است، بلکه به علت امنیت خاطر شغلی ایجاد شده از یک طرف و محیط صمیمانه کار، بهره‌وری را افزایش داده است. مدیر و کارمند نسبت به شرکت تعهد اخلاقی دارند و کسانی که تغییر شغل می‌دهند در جامعه، وفاداری پشتکار و روابط انسانی آنها مورد ظن و تردید قرار می‌گیرد.  مزد بر مبنای سابقه کار پرداخت می‌شود و اختلاف دستمزدها ناشی از مقیاس مؤسسه، موقعیت در سلسله مراتب کادر و طبقه بندی مشاغل (کارمند، کارگر) است.

*- سطح بالای پس‌انداز ناشی از الگوی مصرفی ساده، باعث شده است، تا نظام مالی ژاپن، کاملاً موافق با وام بانکی باشد. لذا هر چند مؤسسات از نقدینگی مطلوبی برخوردار نیستند، اما این امر مانعی بر سر راه فعالیت‌های شرکت‌ها نیست. رشد زیاد نظام مالی و امنیت مالی ایجاد شده در کنار حجم بالای اعتبارات تجاری، یکی از عوامل بسیار مهم توسعه ژاپن بوده است، که همواره سرمایه‌گذاری‌های مؤسسات کوچک و متوسط در حال رشد را تأمین مالی کرده و سیستم گردش خون سالم را برای پیکره اقتصاد تضمین نموده است.

*- فقر نسبت به مواد اولیه، ضربه پذیری ژاپن را در مواقع بحران زیاد می‌کرد. برای رفع این نقطه ضعف، ابتدا با اتخاذ سیاست خوداتکایی به خود کفایی بالا در محصولات کشاورزی رسید. وابستگی شدید به منابع معدنی، ژاپن را وادار به استفاده از استراتژی‌ نیاز متقابل کرد، از آنجا که ژاپن هم برای خرید مواد خام و هم فروش محصولات تولیدی خود به بازار بین‌المللی وابسته است، با سرمایه‌گذاری مستقیم و غیر مستقیم در کشورهای صادر کننده مواد اولیه، ضمن احداث صنایع تبدیلی و فراوری مواد اولیه (پتروشیمی در ایران، آلومینیوم در اندونزی) در عین در دست گرفتن کلید صنایع زیربنایی، این کشورها را هم برای خرید کالاهای ژاپنی و هم فروش مواد اولیه خود، در یک وابستگی متقابل قرار داده است.
برای جبران ضعف در تولید انرژی هم، ضمن تغییر ساختار صنعتی به سمت صنایع تکنولوژی‌بر، به سیاست صرفه جویی در انرژی و تنوع دادن به منابع انرژی (توسعه انرژی هسته‌ای) روی آورده است.

*- تصمیم‌گیری مدیران در مواجهه با بحران‌ها، نقش تعیین کننده‌ای در توسعه دارد. وقتی در سال ۱۹۴۵، پیام تسلیم امپراطوری ژاپن قرائت شد، هیچ کس انتظار آن را نداشت که ژاپن به این سرعت تسلیم شود. غرور ملی ژاپنی‌ها اجازه نمی‌داد تسلیم دشمنی شوند که حتی از طریق زمینی به خاک آنها وارد نشده است. هنوز انگیزه ادامه جنگ وجود داشت (۵۰۰۰ افسر ارشد ژاپنی پس از قرائت بیانیه تسلیم، خودکشی کردند.) اما تسلیم ژاپن در واقع به نفع ژاپن تمام شد. زیرا از وارد شدن خسارات عمده به "زیر ساخت صنعتی کشور" جلوگیری کرده بود. لذا هزینه‌های "بازسازی" صرف "نوسازی" و تجهیز صنایع شد.
 ژاپن به منظور "ایجاد نظم نوینی از صلح، عدالت و امنیت" و همچنین برای "استقرار دولتی مسئول و متمایل به صلح بر طبق اراده مردم" اشغال شد، هدف از اشغال تغییر دادن "ارزش‌ها و رفتار" ژاپنی‌ها در طرفداری از آمریکا بود، اما انزوا طلبی ژاپنی‌ها، وضعیتی خاص برای ژاپن ایجاد کرده بود، مشکل زبان پیچیده ژاپنی هم برای ارتباط مزید علت شده بود. به خاطر وضعیت خاص ژاپن، آمریکا مجبور شد سیاست اداره غیر مستقیم را اتخاذ کند و مدیریت اجرایی را به رهبران ژاپنی بسپارد، به این ترتیب، ژاپنی‌ها زیرکانه، اصلاحات اشغالگران را به سمت دیگری سوق می‌دادند که با قصد اشتغالگران، تفاوت اندکی داشته باشد.
*- هر چند پیامد شکست ژاپن، اشغال به وسیله خارجیان بود، اما به دلایل مختلفی، بخت با ژاپن یار بود. اشغال ژاپن در انحصار آمریکا بود و برخلاف آلمان وحدت ملی کشور، مورد تهدید قرار نگرفت و به مناطق مختلف تحت اشغال تجزیه نشد. به این ترتیب "شرکت سهامی ژاپن" همچنان، اعضای وفادار خود را با خود داشت.
*-  از آنجا که ژاپنی‌ها اساساً متعهد به ارزش‌ها و روابط انسانی‌اند، هنگامی که کمک‌های وسیع آمریکا را می‌دیدند (هر چند به منظور اجرای سیاست‌های آمریکایی)، مقاومت مردمی در برابر حضور اشغالگران کاهش می‌یافت و حتی با آنها خوش رفتاری هم می‌شد. این روحیه عمومی یکی از عوامل تغییر نگرش اشغالگران نسبت به ژاپنی‌ها بود و باعث شد که علیرغم کمبود شدید مواد غذایی و سرما، بخش وسیعی از جمعیت بی‌خانمان، با کمک‌های غذایی نیروهای اشغالگر، همچنان زنده بمانند.

*- چند عامل در تغییر سیاست‌های امریکا در دوران اشغال تأثیر داشتند: سفیر ایالات متحده، ژاپن را بیشتر هم پیمان طبیعی امریکا می‌دانست تا یک تهدید نیازمند تغییرات بنیادین؛ جنگ سرد آمریکا و شوروی اوضاع را وخیم کرده بود؛ لذا هر سیاستی که موجب تضعیف ساختار جامعه و اقتصاد ژاپن بود، از بیم نفوذ کمونیست ترک شد. در مجموع تحلیل هزینه ـ فایدهٔ ژاپن برای آمریکا، اصلاحات را در جهت بهبود شرایط اقتصادی هدایت می‌کرد. مدیران ژاپنی نیز از این فرصت استفاده کرده و در تغییر اصلاحات به نفع ژاپن به شدت تلاش کردند.
با تلاش دولتمردان، اصلاحات اشغالگران در این کانال‌ها اجرا شد: (که از یک طرف محیط مناسب رشد و از طرف دیگر انگیزه حرکت دوباره را برای مردم ایجاد کرد.)

*- در سالهای اولیه پس از استقلال، کالاهای ژاپنی به کیفیت پائین اما قیمت ارزان مشهور بودند. اما ژاپنی‌ها نمی‌توانستند این نگاه را به محصولات خود تحمل کنند. از طرف دیگر افزایش رشد تولیدات، رقابت را در صحنه جهانی شدت بخشیده بود. لذا تمام هم و غم ژاپنی‌ها بر کاهش ضایعات تولید در حد صفر قرار گرفت، نظام درست سر وقت و نظام کنترل کلی کیفیت برپا شد. فقط کالاهایی که مطابق با استانداردها بودند اجازه صدور می‌یافتند و از این زمان، ارزش‌گذاری توانایی شرکت‌ها، براساس "تحقق بهترین کیفیت" انجام می‌شد.
*-  با اعلام استقلال ژاپن، علیرغم اختلاف نظرها، هزینه‌های دفاعی حذف شد و امنیت و دفاع به عهده ارتش امریکا گذاشته شد. کم بودن سهم امور دفاعی از کل هزینه‌های دولت و روند کاهشی آن به سطح ۷ درصد در سال ۱۹۷۰، به دولت امکان داد تا فعالیت‌های خود را جهت احداث تأسیسات زیربنایی متمرکز نماید که نقش بسیار مهمی در رشد و توسعه ژاپن ایفا کرد.

*- رشد پرشتاب ژاپن در سال ۱۹۷۳، متوقف شد. تجربه شوک نفتی، جهت‌گیری‌ها را به سمت تولید محصولات صنعتی نیازمند تکنولوژی پیشرفته، سوق داد و از توجه نسبت به صنایعی که به مواد اولیه زیاد نیاز دارند کاست. استفاده از این تجربه ژاپن را به باکفایت ترین کشور در مصرف انرژی تبدیل کرده بود به شکلی که در دومین شوک نفتی (سال ۱۹۷۹) ژاپن نسبت به دیگر کشورها وضعیت بهتری داشت .حتی صنعت خودروی ژاپن این بحران را به فرصت رشد تبدیل کرده بود. زمانی که شوک نفتی، قیمت‌های بنزین را به شدت افزایش داده بود، ژاپن توانست با عرضه اتومبیل‌های فوق العاده کم مصرف (در مقایسه با اتومبیل های امریکایی) به سرعت بازار اتومبیل داخل آمریکا و اروپا را تصاحب کند و صنعت خودروی خود را توسعه دهد .

*- ژاپن توانسته بود، به سرعت خود را به یک ابر قدرت اقتصادی تبدیل کند، در سال ۱۹۸۰ بیش از ۸۰% از رشد ژاپن ناشی از رشد صادرات بود که قسمت اعظمی از آن به آمریکا صورت می‌گرفت. در داخل خاک امریکا، شرکتهای ژاپنی به سرعت از رقبای آمریکایی خود پیشی گرفته بودند. رشد ژاپن انتقاد آمریکایی‌ها را در پی داشت! یک انتقاد عجیب ولی محوری آمریکا این بود که ژاپنی‌ها بسیار سخت کوشند و این امر ضمن افزایش بهره‌وری، اوقات فراغت آنها را، که در خلال آن می‌توانند مصرف کننده کالای آمریکایی باشند، محدود می‌سازد!

*- بالاخره گسترش مازاد تجاری ژاپن در مقابل آمریکا، به ایجاد منازعات و فشارهایی از طرف آمریکا برای محدودیت صادرات منجر شد. فشارهای امریکا دولت ژاپن را واداشت تا مردم را به طرف کالای آمریکایی تشویق کند و ارزش دلار را در برابر ین کاهش دهد، تا کالاهای آمریکایی ارزان‌تر تمام شوند. اما ژاپنی‌ها با زیرکی تمام از ارزان شدن کالاهای آمریکایی استفاده کرده و برخی مستغلات استراتژیک آمریکا را خریداری کردند! (شرکت فیلم کلمبیا را شرکت سونی خریداری کرد). "سواری رایگان" ژاپن از آمریکا در مقابل دفاع آمریکا از ژاپن (بی مزد و منت)، سوء ظن آمریکایی‌ها را برانگیخته بود، ولی تنها توانستند ژاپن را به پرداخت قسمتی از هزینه جنگ خلیج فارس مجبور کنند.

*- با وضع قوانین کنترلی بر ورود سرمایه‌های خارجی، از نفوذ شرکت‌های چند ملیتی به ژاپن جلوگیری می‌شد. از طرف دیگر دسترسی به تکنولوژی خارجی برای صنایع ژاپن حیاتی بود. سیاست ژاپن در این مورد با اولویت دادن به مبادلات تجاری که به انتقال تکنولوژی تعیین شده کمک می‌کرد و همچنین با برقراری تعرفه‌های وارداتی تا حدی از این مشکل کاست.
*- نرخ پس‌انداز بالا، امکان اعطای تسهیلات هنگفت و سرمایه گذاری گسترده برای دسترسی به آخرین فناوری را فراهم می‌کرد. به این منظور، کم کم سرمایه گذاری بر روی "تحقیق و توسعه" خود را جایگزین واردات گسترده فناوری کرده و موجبات پیشبرد فناوری را برای ژاپن فراهم کرده است.

نتیجه:

تقلید چشم و گوش بسته از بسته‌های سیاستی اجرا شده در یک کشور نمی‌تواند نتیجه مشابهی، حتی برای کشورهای مشابه داشته باشد. آنچه می‌تواند در تجربه توسعه ژاپن برای دیگر کشورها آموزنده باشد در روشی است که ژاپن برای "حرکت مداوم و تکاملی" به کار برده است.
ژاپنی‌ها با آگاهی کامل از نقاط ضعف و قوت خود، عزم خود را برای دستیابی به هدف آرمانی کشور که همان "برتری و اقتدار ژاپن" بود، جزم کرده و پیامد تصمیم‌گیری‌های خود را در مواجهه با چالش‌ها پیش‌بینی کرده‌اند. لذا با انگیزه قوی (غرور ملی)، بستر مناسب توسعه را ایجاد کردند و توانستند با هماهنگی و مدیریت صحیح منابع مادی، مالی و انسانی و با تصمیم‌گیری صحیح در مقابله با بحران و استفاده از فرصت‌ها به آرمان خود دست یابند. در این بررسی, علت توسعه ژاپن را در "انگیزه صحیح"، "رفع موانع"، "وجود بستر مناسب" و "تصمیم‌گیری صحیح" یافتیم. نویسنده:ایمان حقیقی-vista.ir

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۳۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی