چالش های زیست محیطی

بی مهری مردم به بناهای تاریخی شهر اصفهان

چهارشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۴۵ ب.ظ

روز سه‌شنبه (17 شهریور) برای چندمین بار درب چوبی طبقه دوم سی‌وسه پل با فشاریک نفر باز شد و برخی افراد از آن بالا رفتند، حتی شنیده شد که با حضور آن افراد در طبقه دوم آسیب‌هایی به سقف سی‌وسه پل وارد شده است.

فریدون الهیاری، مدیر کل اداره میراث فرهنگی و گردشگری استان اصفهان در این زمینه توضیح داد: امکان استفاده از طبقه دوم سی‌وسه پل با عبور از یک درب چوبی امکان‌پذیر است، که این درب با گذشت زمان مستعمل می‌شود. اما برخی افراد متاسفانه با لگد زدن یا تکیه به آن باعث ایجاد مشکلاتی می‌شوند.

  روز گذشته چند نفر از افراد بی‌انضباط با لگد زدن به درب چوبی و باز کردن آن، به طبقه بالا رفتند که نیروی یگان حفاظت سی‌وسه پل به سرعت آن‌ها را به پایین هدایت و راه ورودی به طبقه دوم را مسدود کرد تا درب مرمت و دوباره به جای اصلی خود برگردد.

  علی‌رغم این که مردم ما افرادی فرهنگ دوست، علاقمند به حفظ سرمایه‌های اجتماعی، فرهنگی، مادی و عمومی هستند، اما آن چه هست برخی افراد حتی زمانی‌که روی صندلی اتوبوس هم می‌نشینند، صندلی را پاره می‌کنند و برخی افراد ‌روی بناهای تاریخی یادگاری می‌نویسند.

مدیر کل اداره میراث فرهنگی و گردشگری استان اصفهان با تاکید بر این‌که این اتفاق برای چندمین بار رخ داده است، افزود:‌ این قضیه فقط متعلق به امروز نیست، به همین دلیل از گذشته چند بار بحث استفاده از درب فلزی برای این مکان بود تا دیگر این اتفاق رخ ندهد.

 اما ‌برخی کارشناسان معتقدند بهتر است تا درب چوبی سر جای خود باشد،‌ چون از لحاظ ظاهری همسازی بهتری با بنا دارد، اما اگر باز هم تکرار شود، احتمالا مجبور شویم یک درب فلزی برای این بخش از سی‌وسه پل بگذاریم.(منبع: ایسنا)

آثار باستانی هر کشور پیشینه تاریخی آن کشور محسوب می گردد و این آثار دارای ارزش و اهمیت فراوانی هستند مردم با دیدن آنها به وحدت ارزش های انسانی پی می برند و آثار باستانی را میراثی همگانی می دانند. هر تکه ای از ایران دارای ارزش تاریخی است و تمدنی چند هزارساله است و برای حفظ و نگهداری آن باید تلاش بسیار نمود.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۱۸

نظرات  (۳)

۱۸ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۱۹ فرامرز کلانتری
مطلب بسیار خوب و مفیدی بود واقعا..
این روز ها بی مهری هارو در هر ناحیه ای می بینیم..
کاش همیشه به آثار ملی بها داده بشه..
ممنون از شما و وب خوبتون که این مطالب خوب و مفید رو قرار می دین.
پایدار باشین.
پاسخ:
من هم ممنونم از حضورپرمهرتان ومشتاق نظرات وپیشنهادات شما. وبلاگ شماراخیلی دوست دارم. درکل از مباحث معماری وشهرسازی لذت میبرم. موفق باشید. 
۱۹ شهریور ۹۴ ، ۰۸:۰۲ سهیلا (کاتارسیس)
خدای من! خب این چه کاریِ؟ آزار دارن؟ 

یکی از دوستان تعریف میکرد سیزده بدر سال قبل به جنگلهای شمال رفته بودند و خانواده ای با دو فرزند پسر، یکی کودک و دیگری نوجوان در کنار اینها بساطی راه انداخته بودند و مثلا تفریح می کردند! فکر می کنید وسیله تفریح این بچه ها چی بود؟ تبر! با تبر افتاده بودن به جون هر درخت و گیاهی که جلوی چشمشون بود! 
آخه چرا؟ دوستمم کلی حرص خورده بود، بهشون تذکر داده بود. اما کو گوش شنوا؟ آخرش از فرط ناراحتی، محیط رو ترک کرده بود.
این رفتارها، رفتارهای بیمارگون هست. یک انسان سالم هیچوقت به چنین کاری نمیزنه. مثلا تبر بده دست بجه هاش تا حال کنن! یا آثار تاریخی رو لگدمال کنن و ...
پاسخ:
باشما موافقم...ولی حیف از بناهای تاریخی ویا محیط زیست که به دست عده ای بیمار تخریب شود...
۱۹ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۲۰ یـک مـعــلـم . .
باسلام وتحیت،
اولا متأسفیم که یک عده ای غافل وناآگاه،بناهای فرهنگی-تاریخی وطبیعت ومحیط زیست راموردتخریب قرارمی دهند.
قطعاهم خودمـــردم ،
وهم کسـانی که چه به عنوان یگان حفاظت وچه به عنوان محیط بان وظایف سنگینی برعهده دارند؛
بایدبااحساس وظیفه ی مضاعف،مراقبت بیشتری ازآثارتاریخی وطبیعت به عمل بیاورند.
البته ی رسانه ها-به ویژه صداوسیما-نقش فوق العاده ای درفرهنگ سازی می توانندایفاکنند.
ازطرفی،
مسئولان مربوطه،درتصمیم گیری هاشان،هم زودتروهم باخلاقیت بیشتر،تکلیف بناهایی مثل همین "سی وسه پل"رامشخص کنند.
اگردرب فلزی نیازهست،درب فلزی بگذارند؛
اگردرب چوبی بایدحفظ بشود،یک نفرمأموردرجلوی درب نگهبانی بدهد،
یاازدوربین های مراقبتی استفاده کنند،
ومی توان ازبلندگوهایی برای تذکربه گردشگران یاکسانی قصدنزدیکی به این آثاررادارند،استفاده کرد-مانندفرودگاهها یابیمارستان ها، یامانندپلیس هایی که به رانندگان تذکرمی دهند-.
می شوددرب های فلزی باپوششی ازچوب برای این پل،ساخت،که هم استحکام داشته باشدوهم وجه تاریخی وسنتی بنا،حفظ گردد.
درضمن برای کسانی که به آثارتاریخی تعرضی می کنند،مجازات های سختی درنظربگیرند.
.
چندسال پیش خبرنگاری تعریف می کرد:
که برای تهیه عکس وخبر،به تخت جمشیدسفرکردم.گردشگران داخلی وخارجی مشغول بازدیدازاین بنای تاریخی بودند.
من هم مشغول عکس گرفتن بودم که متوجه شدم یک گردشگرخارجی باپیچ گوشتی!! مشغول کندن!! یکی  ازنقش برجسته های روی دیواراست.
به سرعت به او،وکارناشایستش اعتراض کردم وگفتم شمادرکشورخودتان به ما"اجازه"!می دهیدکه باآثارباستانی وتاریخیتان همین رفتارراداشته باشیم؟؟
که آن گردشگربااین پرسش ازکارنادرستش دست کشید-البته فعلا!!-.
.
یک خاطره ای هم ازنحوه برخوردباطبیعت تقدیم می کنم:
یک مدت دوستان اصرارکردندکه برویم ساحل دریا-دریای خزر-ومن قبول نمی کردم.
یکی ازدوستان گفت من می خواهم چند کیلوقارچ بخرم وهمه باهم برویم درساحل دریا وآن راکباب کنیم وبخوریم.
یکی دیگرازدوستان گفت من هم تنقلات می خرم.
یکی هم گفت من هم گلیم وزیرانداز می آورم. .
به هرحال من نمی پذیرفتم.
تااینکه دریک روزنیمه ابری آنهاماشین گرفته و آمدندواصرارزیادی کردندومرا-به زور !! و بااکراه !!-سوارکردندورفتیم.
درساحل دریا،دریک محوطه ای که درختکاری شده بود،ومحلی عمومی بود،مستقرشدیم.
وسایل رازیردرختان انبوه  وپرشاخ وبرگ -به نحوی بودکه آسمان دیده نمی شد-گذاشتیم.
من شرط کرده بودم به ساحل خلوتی برویم وخداراشکر درآن قسمت،افراد وشناگران مختلطی ! نبودند.
ازسمت دریا،بادتندی می وزید.دوستان اجاقی از چندقطعه سنگ درست کردند. 
برای تهیه ی هیزم،همگی یک نگاهی به درخت های اطراف وبالای سرمان کردندویک نگاهی به من . .
چشم غره ایی!به همه کردم وگفتم:
 اگربه شاخه این درخت هادست بزنید،همه تان بامن طرفید! !
دوستان گفتندپس چه جوری آتش درست کنیم؟
گفتم :برویدازطراف،شاخه های خشک شده وچوب های خشکی را که دریاباخودش به ساحل آورده جمع کنیدوهمینطوربرگهای ریخته شده درپای درختان. .
دوستان درمحوطه پخش شدند.من هم باآنهابرای جمع آوری چوب های خشک،رفتم.
دربرخی نقاط ،
شاخه های درختان متأسفانه توسط افرادناآگاهی که روزهای قبل می خواستدآتش روشن کنند،به طرزناراحت کننده ایی شکسته شده بود.
بعضی ازشاخه هاازپوسته ی نازکی آویزان مانده بود. .
گردشگرانی که آمده بودندزباله های خودرادرمحوطه رهاکرده بودند.
پلاستیک،پیراهن،لیف،لنگه دمپایی،پوشک کثیف بچه!!،لیوان وبطری های شیشه ایی که بعضی هایشان شکسته وخطرناک بودند. .
وسعت این صحنه به قدری زیادبودکه نمی شدشخصاکارمؤثری انجام دادو
حتمامی بایدیک فراخوان عمومی داده می شدتاشهرداری ومردم داوطلب دریک بازه زمانی ،
به پاکسازی گسترده کل ساحل دریابامحوطه اش،بپردازند. .
بالاخره چوب هاوشاخه های خشکیده راجمع آوری کردیم.
جالب اینکه حدود"یک ساعت" طول کشیدتاآتش روشن شد.بادتندی که ازساحل می وزیدمانع روشن شدن آتش می شد.
درآخرهم دوستان،آتش اجاق رابه طورکامل واصولی خاموش کردندوزباله های تولیدشده رادریک پلاستیک ریخته ودریکی ازخیابان های شهر،داخل سطل زباله ی تعبیه شده گذاشتند.
.
"فرهنگ سازی"،کلیدواژه زندگی دردنیای امروزاست.
.
ببخشیدمصدع شدم ،
درپناه حق باشید. .

پاسخ:
سلام علیکم. 
 این همه دقت ودرایت شما قابل ستایش است. ای کاش همه همینقدر با محیط زیست مهربان بودند وهمینقدراصولی رفتار می کردند. 
خاطرات شما نشان میدهد کع میتوان از محیط زیست لذت برد ودرعین حال از آن مراقبت کرد. 
از راهنمایی های شما سپاسگزارم. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی